بهره وري بيشتر با برنامه ريزي بهتر
بهره وري بيشتر با برنامه ريزي بهتر
بهره وري بيشتر با برنامه ريزي بهتر
نويسنده:سيد محسن موسوي
هر حرکتي که در جهان هستي رخ مي دهد براي دستيابي به سودي است و هر سکون و آرامشي مصلحتي است براي رسيدن به منفعتي. تمام حرکت هاي انسان که از نقطه اي آغاز مي شود براي رسيدن به نقطه اي است که از داشتن آن و درک مزاياي آن، محروم بوده است.
همه ي حرکت هاي ما از نقص به سوي کمال و از ناداني به سمت دارايي است. پس هدف همه ي حرکت هاي ما کسب منفعت است.
شايد گفته شود که سود بعضي از اعمال انسان براي خود او نيست؛ بلکه براي ديگران است. مثلا وقتي انسان کمکي به کسي مي کند، سرمايه اي از جنس مال يا انرژي، از دست مي دهد، پس زيان مي کند، نه سود. در اين صورت چه مي گوييد؟
در جواب بايد گفت: اگرچه با نگاهي ابتدايي سود کارها گاه به فاعل آن کار و گاه و به شخصي ديگر بر مي گردد، اما حقيقت آن است که سود همه ي کارهاي فاعل به خودش بر مي گردد؛ مثلا کسي که به فقيري کمک مي کند با اين کار، درد و غم ناشي از مشاهده ي حال آن مسکين را از خود دور مي سازد و در دل خود از انجام دادن آن کار، سرور مي آفريند! پس پشتوانه ي هر حرکتي انديشه ي رسيدن به ناداشته اي است که انسان، سودآور است؟ آيا آن سود مورد نظر، واقعي است، يا خيالي؟ آيا حرکت سودآور، همه ي سودي را که مورد نظر است، تأمين مي کند؟ آيا آن سود يا بهره در زمان معين و لازم به دست آمده است؟ آيا با بهره ي مورد طلب، زياني براي فاعل آن يا براي ديگران در بر خواهد داشت؟
با توجه به نگاه مثبت در پرسش هاي ياد شده، چه چيزهايي مي تواند سود يا بهره ي مورد نظر ما را تهديد کند؟ چه عواملي مي تواند بهره ي مخصوص ما را به نفع ديگران تغيير دهد ؟ چه سبب هايي مانع رسيدن ما به سودهاي واقعي مي شود؟ مجموعه ي پاسخ هايي که به پرسش هاي مطرح شده داده مي شود، مي تواند راه کار ارزشمندي را براي زندگي بهتر و موفق تر به انسان ارائه دهد که «برنامه» نام دارد و تلاش انسان براي پاسخ گفتن علمي و عملي به اين دسته از سؤالات، «برنامه ريزي» را شکل مي دهد.(1)
الف. محدود و پايان پذيراست،
ب. نمي توان آن را خريد، افزايش داد و پس انداز يا ذخيره کرد،
ج. گذر آن، دائمي و غيرقابل ايست است.
به راستي وقتمان براي ما چه قدر ارزش دارد؟ وقت ما بيشتر ارزش دارد يا پول و سرمايه ي ما؟ چه قدر از زمان در اختيارمان را به آساني به هدر مي دهيم و چه قدر از آن را درست استفاده مي کنيم؟ زمان در اختيار ماست يا ما در اختيار زمان هستيم؟ ما برنامه ريزي مي کنيم يا در برنامه اي ناخواسته قرار داريم؟
هر فرد موفقي، يک روز با خود انديشيده و به پرسش بالا پاسخ داده و دريافته است که يک روز بايد با يک انقلاب شگرف، جلوي به هدر رفتن عمر و وقت خود را بگيرد؛ چون در هر جايي از عمر که جلوي زيان را بگيرد، به سود اوست.
انسان موفق، سعي مي کند با ابزاري به نام «برنامه ريزي» که هوشيارانه، مستمر و پايدار تدوين شده است، زمان محدود و ارزشمند را در اختيار گيرد و در دستيابي به اهداف شخصي، حرفه اي و اجتماعي خود، پيشرفت لازم را داشته باشد و بهره ي بيشتري از تلاش خود ببرد.
استفاده از سرمايه ي عمر و فرصت هاي در دست در اسلام، بسيار سفارش شده است و حتي در بياني از امام علي(ع) استفاده از فرصت ها از نشانه هاي يک شخص پرهيزگار شمرده شده است.(4) در کلامي از پيامبر(ص) نيز آمده است: بالاترين عبادت، استفاده از اوقات است. ايشان تأکيد کرده است که بايد بر عمر، بخيل تر بود تا مال و ثروت.(5)
همچنين در راه رسيدن به اين هدف ارزشمند و کسب سود بيشتر و عدم اتلاف سرمايه، پيروان را به ترک کارهايي که موجب به هدر رفتن وقت و صرف آن در امور بي بهره مي شوند، ترغيب کرده اند. در اين باره فرموده اند: «ارجمندترين مردم کسي است که آنچه را برايش سود ندارد، رها کند.»(6)
اکنون انسان بايد براي رسيدن، تمام نيرو و امکاناتش را بسيج کند تا با برنامه ريزي، سود بيشتري را از تجارت خود ببرد. کسي که برنامه ريزي مي کند، وقت کمتري و در نتيجه، سرمايه ي کمتري را از کف مي دهد. پس کمتر بر گذشته ي خود پشيمان خواهد شد. امام علي(ع) «تدبير» قبل از انجام دادن کارها را سبب دور ماندن از پشيماني دانسته اند.(7) به ديد ايشان، پايداري زندگي به برنامه ريزي درست و وسيله ي رسيدن به آن، مديريت صحيح است.(8)
در سخنان هدايتگرانه ي معصومان(ع) کليت برنامه اي يک زندگي موفق، اين گونه ترسيم شده است: بخشي از وقت براي کسب رضايت خداوند و اطاعت و عبادت او؛ بخشي ديگر براي کسب روزي حلال و امرار معاش، قسمتي از وقت براي معاشرت با خانواده، خويشان و دوستان مورد اعتماد؛ و قسمتي ديگر براي دستيابي به لذت هاي حلال که اگر اين چهارمي را در دنيايي، آن سه تاي ديگر نيز ناقص خواهند ماند.(9)
پس در يک برنامه ي خوب بايد اولويت ها را مشخص و آنها را رعايت کرد؛ زيرا عدم رعايت اولويت، موجب مي شود که مسائل مهمي بدون رسيدگي يا به صورت ناقص رها شوند.
براي نمونه، فرض کنيد که در حال مطالعه ي کتابي هستيد که از قبل، برنامه ريزي شده است. ممکن است تلفن، زنگ بزند و پشت خط، شما را بخواهند. ممکن است دوستي بدون هماهنگي قبلي به ديدار شما بيايد. ممکن است کسي شير آب را به خوبي نبسته باشد و صداي چکه کردن آب، تمرکز شما را از بين ببرد و يا صداي بازي بچه ها در کوچه، حواس شما را پرت کند و بسياري مسائل ديگر.
در برنامه ريزي صحيح و پايدار بايد سعي کنيم دزدان وقت و مشکل آفرينان در برنامه را شناسايي کرده، پيش از انجام دادن کار، آنها را از خود دور کنيم و يا مشکلات را به کمترين حد، کاهش دهيم. عارفي مي گويد: «بپرهيز از دوستي با کساني که براي گذراندن وقت خود به زيارت تو مي آيند تا روزت را از تو بگيرند.»(10)
پس با تلاش در راه شناسايي مانع هاي برنامه و دزدهاي سرمايه، سود خود را در برنامه هاي جاري زندگي، بيشتر کنيم.
ثبات قدم در ساماندهي وقت بر اساس اصول برنامه ريزي، نه تنها افراد را به سوي توسعه وبهبود آشکار رهنمون مي سازد، بلکه فشارهاي روحي را کاهش داده، در نتيجه، گرايش رفتاري مثبت و خوش بينانه را در زندگي فرد، ايجاد مي کند.
در تعاليم ديني، نوشتن برنامه ها سفارش شده است. چنان که نقل شده است امام هادي(ع) خادمش را به کارهاي مختلفي امر فرمود و براي اين که در يادش بماند، به او فرمود که آنها را بنويسد.(11)
نوشتن برنامه، فوايدي در برخواهد داشت که به برخي از آنها اشاره مي کنيم:(12)
يک، با نوشتن برنامه، چيزي ازبرنامه ها را از دست نخواهيم داد؛ ولي با تکيه بر ذهن، ممکن است برنامه اي از ياد رفته يا جا به جا شود.
دو. برنامه ي نوشته شده، بار حفظ و نگهداري برنامه را از ذهن بر مي دارد.
سه. برنامه ي نوشته شده، داراي تحريک رواني براي انجام دادن کار است و فرمود براي تنظيم وظايف روزانه، تمايل بيشتري نشان خواهد داد.
چهار. تمرکز بهتري در شخص به وجود مي آيد و پافشاري بيشتري براي به انجام رساندن برنامه خواهد داشت.
پنج. نوشتن برنامه، امکان برنامه ريزي دقيق تر و ريزتر را به ما مي دهد. بنابراين، فرصت هاي بيشتري به سراغ ما مي آيند و بدين وسيله مي توانيم مقداري از وقت را ذخيره کنيم و براي امور غير قابل پيش بيني قرار دهيم.
پس انسان موفق بايد با تلاشي هوشمندانه، سعي کند زماني را که پيش رو دارد، تحت کنترل خود درآورد تا سود بيشتري را از تلاش هاي سازنده ي خود، کسب کند.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
همه ي حرکت هاي ما از نقص به سوي کمال و از ناداني به سمت دارايي است. پس هدف همه ي حرکت هاي ما کسب منفعت است.
شايد گفته شود که سود بعضي از اعمال انسان براي خود او نيست؛ بلکه براي ديگران است. مثلا وقتي انسان کمکي به کسي مي کند، سرمايه اي از جنس مال يا انرژي، از دست مي دهد، پس زيان مي کند، نه سود. در اين صورت چه مي گوييد؟
در جواب بايد گفت: اگرچه با نگاهي ابتدايي سود کارها گاه به فاعل آن کار و گاه و به شخصي ديگر بر مي گردد، اما حقيقت آن است که سود همه ي کارهاي فاعل به خودش بر مي گردد؛ مثلا کسي که به فقيري کمک مي کند با اين کار، درد و غم ناشي از مشاهده ي حال آن مسکين را از خود دور مي سازد و در دل خود از انجام دادن آن کار، سرور مي آفريند! پس پشتوانه ي هر حرکتي انديشه ي رسيدن به ناداشته اي است که انسان، سودآور است؟ آيا آن سود مورد نظر، واقعي است، يا خيالي؟ آيا حرکت سودآور، همه ي سودي را که مورد نظر است، تأمين مي کند؟ آيا آن سود يا بهره در زمان معين و لازم به دست آمده است؟ آيا با بهره ي مورد طلب، زياني براي فاعل آن يا براي ديگران در بر خواهد داشت؟
با توجه به نگاه مثبت در پرسش هاي ياد شده، چه چيزهايي مي تواند سود يا بهره ي مورد نظر ما را تهديد کند؟ چه عواملي مي تواند بهره ي مخصوص ما را به نفع ديگران تغيير دهد ؟ چه سبب هايي مانع رسيدن ما به سودهاي واقعي مي شود؟ مجموعه ي پاسخ هايي که به پرسش هاي مطرح شده داده مي شود، مي تواند راه کار ارزشمندي را براي زندگي بهتر و موفق تر به انسان ارائه دهد که «برنامه» نام دارد و تلاش انسان براي پاسخ گفتن علمي و عملي به اين دسته از سؤالات، «برنامه ريزي» را شکل مي دهد.(1)
سرمايه، برنامه، بهره
الف. محدود و پايان پذيراست،
ب. نمي توان آن را خريد، افزايش داد و پس انداز يا ذخيره کرد،
ج. گذر آن، دائمي و غيرقابل ايست است.
به راستي وقتمان براي ما چه قدر ارزش دارد؟ وقت ما بيشتر ارزش دارد يا پول و سرمايه ي ما؟ چه قدر از زمان در اختيارمان را به آساني به هدر مي دهيم و چه قدر از آن را درست استفاده مي کنيم؟ زمان در اختيار ماست يا ما در اختيار زمان هستيم؟ ما برنامه ريزي مي کنيم يا در برنامه اي ناخواسته قرار داريم؟
هر فرد موفقي، يک روز با خود انديشيده و به پرسش بالا پاسخ داده و دريافته است که يک روز بايد با يک انقلاب شگرف، جلوي به هدر رفتن عمر و وقت خود را بگيرد؛ چون در هر جايي از عمر که جلوي زيان را بگيرد، به سود اوست.
انسان موفق، سعي مي کند با ابزاري به نام «برنامه ريزي» که هوشيارانه، مستمر و پايدار تدوين شده است، زمان محدود و ارزشمند را در اختيار گيرد و در دستيابي به اهداف شخصي، حرفه اي و اجتماعي خود، پيشرفت لازم را داشته باشد و بهره ي بيشتري از تلاش خود ببرد.
دين و برنامه ريزي
استفاده از سرمايه ي عمر و فرصت هاي در دست در اسلام، بسيار سفارش شده است و حتي در بياني از امام علي(ع) استفاده از فرصت ها از نشانه هاي يک شخص پرهيزگار شمرده شده است.(4) در کلامي از پيامبر(ص) نيز آمده است: بالاترين عبادت، استفاده از اوقات است. ايشان تأکيد کرده است که بايد بر عمر، بخيل تر بود تا مال و ثروت.(5)
همچنين در راه رسيدن به اين هدف ارزشمند و کسب سود بيشتر و عدم اتلاف سرمايه، پيروان را به ترک کارهايي که موجب به هدر رفتن وقت و صرف آن در امور بي بهره مي شوند، ترغيب کرده اند. در اين باره فرموده اند: «ارجمندترين مردم کسي است که آنچه را برايش سود ندارد، رها کند.»(6)
اکنون انسان بايد براي رسيدن، تمام نيرو و امکاناتش را بسيج کند تا با برنامه ريزي، سود بيشتري را از تجارت خود ببرد. کسي که برنامه ريزي مي کند، وقت کمتري و در نتيجه، سرمايه ي کمتري را از کف مي دهد. پس کمتر بر گذشته ي خود پشيمان خواهد شد. امام علي(ع) «تدبير» قبل از انجام دادن کارها را سبب دور ماندن از پشيماني دانسته اند.(7) به ديد ايشان، پايداري زندگي به برنامه ريزي درست و وسيله ي رسيدن به آن، مديريت صحيح است.(8)
در سخنان هدايتگرانه ي معصومان(ع) کليت برنامه اي يک زندگي موفق، اين گونه ترسيم شده است: بخشي از وقت براي کسب رضايت خداوند و اطاعت و عبادت او؛ بخشي ديگر براي کسب روزي حلال و امرار معاش، قسمتي از وقت براي معاشرت با خانواده، خويشان و دوستان مورد اعتماد؛ و قسمتي ديگر براي دستيابي به لذت هاي حلال که اگر اين چهارمي را در دنيايي، آن سه تاي ديگر نيز ناقص خواهند ماند.(9)
چگونه برنامه ريزي کنيم؟
1. تعيين هدف
2. رعايت اولويت
پس در يک برنامه ي خوب بايد اولويت ها را مشخص و آنها را رعايت کرد؛ زيرا عدم رعايت اولويت، موجب مي شود که مسائل مهمي بدون رسيدگي يا به صورت ناقص رها شوند.
3. شناسايي دزدان وقت
براي نمونه، فرض کنيد که در حال مطالعه ي کتابي هستيد که از قبل، برنامه ريزي شده است. ممکن است تلفن، زنگ بزند و پشت خط، شما را بخواهند. ممکن است دوستي بدون هماهنگي قبلي به ديدار شما بيايد. ممکن است کسي شير آب را به خوبي نبسته باشد و صداي چکه کردن آب، تمرکز شما را از بين ببرد و يا صداي بازي بچه ها در کوچه، حواس شما را پرت کند و بسياري مسائل ديگر.
در برنامه ريزي صحيح و پايدار بايد سعي کنيم دزدان وقت و مشکل آفرينان در برنامه را شناسايي کرده، پيش از انجام دادن کار، آنها را از خود دور کنيم و يا مشکلات را به کمترين حد، کاهش دهيم. عارفي مي گويد: «بپرهيز از دوستي با کساني که براي گذراندن وقت خود به زيارت تو مي آيند تا روزت را از تو بگيرند.»(10)
پس با تلاش در راه شناسايي مانع هاي برنامه و دزدهاي سرمايه، سود خود را در برنامه هاي جاري زندگي، بيشتر کنيم.
پايداري در اجراي برنامه
ثبات قدم در ساماندهي وقت بر اساس اصول برنامه ريزي، نه تنها افراد را به سوي توسعه وبهبود آشکار رهنمون مي سازد، بلکه فشارهاي روحي را کاهش داده، در نتيجه، گرايش رفتاري مثبت و خوش بينانه را در زندگي فرد، ايجاد مي کند.
يادداشت کردن برنامه
در تعاليم ديني، نوشتن برنامه ها سفارش شده است. چنان که نقل شده است امام هادي(ع) خادمش را به کارهاي مختلفي امر فرمود و براي اين که در يادش بماند، به او فرمود که آنها را بنويسد.(11)
نوشتن برنامه، فوايدي در برخواهد داشت که به برخي از آنها اشاره مي کنيم:(12)
يک، با نوشتن برنامه، چيزي ازبرنامه ها را از دست نخواهيم داد؛ ولي با تکيه بر ذهن، ممکن است برنامه اي از ياد رفته يا جا به جا شود.
دو. برنامه ي نوشته شده، بار حفظ و نگهداري برنامه را از ذهن بر مي دارد.
سه. برنامه ي نوشته شده، داراي تحريک رواني براي انجام دادن کار است و فرمود براي تنظيم وظايف روزانه، تمايل بيشتري نشان خواهد داد.
چهار. تمرکز بهتري در شخص به وجود مي آيد و پافشاري بيشتري براي به انجام رساندن برنامه خواهد داشت.
پنج. نوشتن برنامه، امکان برنامه ريزي دقيق تر و ريزتر را به ما مي دهد. بنابراين، فرصت هاي بيشتري به سراغ ما مي آيند و بدين وسيله مي توانيم مقداري از وقت را ذخيره کنيم و براي امور غير قابل پيش بيني قرار دهيم.
پس انسان موفق بايد با تلاشي هوشمندانه، سعي کند زماني را که پيش رو دارد، تحت کنترل خود درآورد تا سود بيشتري را از تلاش هاي سازنده ي خود، کسب کند.
پی نوشت:
1. نهايه الحکمه، سيد محمد حسين طباطبايي، قم: دفتر انتشارات اسلامي، سيزدهم، 1416 ق، ص 183.
2. عوالي اللالي، ج 1، ص 27.
3. سوره ي نبأ، آيه ي 9-11.
4. غررالحکم و دررالکلم، ح 7370.
5. الامالي، طوسي، ص 527.
6. الأمالي، صدوق، ص 73.
7. عيون أخبار الرضا(ع)، ج 2، ص 53.
8. غررالحکم و دررالکلم، ح 6807.
9. تحف العقول، ص 409.
10. بحر المعارف، مولي عبدالصمد همداني، قم: بيدار، اول، 1375، ص 12.
11. تحف العقول، ص 483.
12. برداشتي از: مديريت زمان، لوتارجي سي ورت، ترجمه: منصور توکلي نيا، قم: جمال، اول، 1380، ص 22.
تصاوير زيبا و مرتبط با اين مقاله
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}